و به راستي نمي دانم ! شايد انتظار- زجر و درد براي بعضي زيباييهاست !
شايد گذشت- بخشش- دادن و گرفتن براي همه شگفت آورست !
و اما من !
من انتظار را بارها از سر گذراندم اما باز هم منتظرم !
من زجر -رنجش و درد را بارها چشيده ام اما باز هم مي طلبد !
من گذشتم - بخشيدم اما هرگز باري خالي نشد !
و هم چنان منتظرم ! پر از دردم !
و به راستي اين عشق انتها ندارد !
اگر قرار باشد صد سال ديگر زندگي كنم ...
خيلي برايم زياد است !